دیجیتال مارکتینگ چیست؟مدت زمان مطالعه: 18 دقیقه

0 ۷۷۲

دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) یا بازاریابی دیجیتال، نوعی از بازاریابی است که در آن از ابزارهای دیجیتالی برای رسیدن به اهداف بازاریابی استفاده می‌کنیم؛ به بیان دیگر، دیجیتال مارکتینگ یعنی بازاریابی با استفاده از ابزارهای دیجیتال.

در این تعریف، نوع نگاه ما ابزار محور بود؛ یعنی با پدیده جدیدی از بازاریابی روبرو نیستیم، بلکه تنها ابزار و بستری جدید برای بازاریابی شکل‌گرفته است.

بازاریابی برقراری ارتباط با مخاطبان در یک‌زمان و مکان مناسب است؛ بنابراین ما در جایی که عمده مخاطبینمان حضور دارند، یعنی اینترنت حضور پیدا می‌کنیم تا بتوانیم فعالیت‌های بازاریابی اثربخش‌تری را انجام دهیم.

ما خیلی وقت است که درگیر دیجیتال مارکتینگ هستیم، فقط با این دید به آن نگاه نمی‌کردیم.


مثال شماره یک از فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ

به‌عنوان یک مثال اولیه، موارد زیر را به‌عنوان دیجیتال مارکتینگ در نظر می‌گیریم (اگرچه در ادامه تصحیح‌هایی بروی این مثال‌ها خواهیم داشت). ممکن است ما:

  • در گروه‌های واتس‌اَپ، آگهی فروش لوازم‌خانگی خود را درج کنیم و از سایرین بخواهیم که در صورت تمایل با ما تماس بگیرند.
  • در اینستاگرام تصویر محصولات پوشاکی خود را درج کنیم و برای خرید، مشتریانمان را به تماس و یا دایرکت اینستاگرام ارجاع دهیم.
  • در سایت دیوار بابت فروش ماشین خود آگهی ثبت کنیم.
  • برای تبلیغ کلاس‌های کنکور خود به رادیو سفارش تبلیغ دهیم.
  • در مارکت پِلیس‌هایی مثل دیجی‌کالا، صنایع‌دستی شهر خود را برای فروش قرار دهیم.
  • یک ایمیل به لیست دوستانمان ارسال کنیم و از آنها بخواهیم اگر نیاز به خرید لپ‌تاپ دست‌دوم دارند، با ما برای خرید لپ‌تاپ تماس بگیرند.
  • یک پیامک به مشتریان قبلی خود ارسال کنیم و کد تخفیفی برای خرید فست‌فود در شب یلدا به آنها هدیه کنیم.
  • در گوگل، تبلیغاتی بابت فروش کاکتوس‌های پرورشی خودمان ثبت کنیم و کاربران با جستجوی خرید کاکتوس به سایت ما برای خرید ارجاع داده شوند.
  • تلاش کنیم سایت ما در گوگل با جستجوی کلمه خرید کفش به‌عنوان یکی از سایت‌های اول نمایش داده شود (سئو).
  • تماس تلفنی با مشتری قبلی خود که سفارش طراحی سایت داده بود، برقرار کنیم و پیشنهاد طراحی اپلیکیشنی را به او بدهیم.

همه این مثال‌ها، نوعی از فعالیت دیجیتال مارکتینگ بود؛ دقیقاً به همین سادگی و درعین‌حال گستردگی …


دیجیتال مارکتینگ چگونه به کسب‌وکار ما کمک می‌کند؟

حال می‌خواهیم نگاهی عمیق و دقیق‌تر به مفهوم دیجیتال مارکتینگ داشته باشیم و بدانیم به طور مشخص چه کمکی به ما در رشد کسب‌وکار و افزایش فروش می‌کند؟!

بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ) ترکیب دوکلمه است: “بازاریابی” و “دیجیتال“؛ ابتدا مفهوم بازاریابی را بهتر درک کنیم.

از میان تعاریف بسیار زیاد برای بازاریابی، تعریف دکتر روستا را به‌عنوان یک تعریف مشترک در این وبلاگ مدنظر خواهیم داشت؛ این تعریف کمک می‌کند درک بهتری از دیجیتال مارکتینگ داشته باشیم.

مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ دقیقاً همین مراحل را برای کمک به کسب‌وکار ما طی می‌کند؛ یعنی:

۱.مرحله اول (بازارشناسی):

با ابزارهایی (که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد) به ما کمک می‌کند تا بدانیم چه چیزی را چگونه در فضای دیجیتال به فروش برسانیم؟

2.مرحله دوم (بازارسازی):

با ابزارهایی (که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد) به ما کمک می‌کند تا مشتریان احتمالی، به پایگاه‌های مختلف ما (سایت، اینستاگرام، تلگرام و …) مراجعه کنند؛ محصولات و خدمات را بررسی، مقایسه و در نهایت خرید کنند.

۳. مرحله سوم بازارداری (حفظ مشتری):

با ابزارهایی (که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد) به ما کمک می‌کند تا رضایت مشتری را بیش‌ازپیش جلب کرده، سبد خرید او را بزرگ‌تر کنیم و حتی کار کنیم که ما را به دیگران نیز پیشنهاد کند.


روزهایی بود ما از اینترنت برای چک کردن ایمیل یا نهایتاً سرگرمی و چت کردن با دوستانمان در یاهو مسنجر استفاده می‌کردیم.

اما امروز سبک زندگی ما عوض شده، همه ما درگیری بیشتری با فضای دیجیتال داریم، از تبدیل‌شدن دید و بازدیدها به ارسال یک پیام واتس‌اَپی صبح‌به‌خیر یا احوالپرسی با فامیل گرفته تا مطلع شدن از آخرین خبرها و آموزش‌ها؛ حتی خرید اساسی‌ترین وسایل زندگی‌مان هم در این بستر شکل می‌گیرد.

یک بازاریاب همیشه باید جایی حضور داشته باشد که مخاطبین یا مشتریان احتمالی او حضور دارند؛ بنابراین منطقی است که بازاریاب در فضای دیجیتال شروع به فعالیت‌های بازاریابی خود کند.

حالا بیاید با یک مثال موضوع را تشریح کنیم، با این توضیح که قرار هست در این مثال از دید یک بازاریاب به موضوع نگاه کنیم.


مثال شماره دو از فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ

فرض کنید که من یک کسب‌وکار فروش چمن مصنوعی دارم و فعالیتم تا به امروز در بازار سنتی بوده و اکنون می‌خواهم از ظرفیت فضای دیجیتال برای بازاریابی و در نهایت فروش بیشتر استفاده کنم.

مرحله اول (بازارشناسی):
قبل از هر چیز نیاز دارم تا بدانم چه چیزی را چگونه در فضای دیجیتال به فروش برسانم؟

  • من با استفاده از تحقیق کلمات کلیدی، یا آنالیز سایت و اینستاگرام رقبا یا ایجاد یک نظرسنجی آنلاین به این نتیجه رسیده‌ام که، افرادی به دنبال خرید اینترنتی چمن مصنوعی برای پشت‌بام منزل خود هستند.
  • بر اساس نیاز آنها، یک سایت و پیج اینستاگرامی راه‌اندازی می‌کنم.
  • در آنها محصولات و توضیحات مختلف را درج می‌کنم.
  • تمامی توضیحاتی که در دفتر برای مشتریان حضوری در مورد محصولات ارائه می‌کنم را در قالب متن یا ویدئو در سایت یا اینستاگرام خود درج می‌کنم.

مرحله دوم بازارسازی (جذب مشتری):
حال نیاز دارم تا مشتریان احتمالی به سایت یا اینستاگرام من مراجعه کنند و محصولات را بررسی، مقایسه و در نهایت خرید کنند.

  • با پرداخت هزینه به گوگل تلاش می‌کنم در جستجوی کلمه “خرید چمن مصنوعی”، سایت من به‌عنوان یکی از نتایج در بالای صفحه‌نمایش داده شود. (تبلیغات در گوگل)
  • در گروه‌های واتس‌اَپ آگهی منتشر می‌کنم و از دوستانم می‌خواهم که تبلیغات من را منتشر کنند.
  • برای جذب مشتریان جدید در اینستاگرام هم سفارش تبلیغات به یک پیج اینستاگرامی می‌دهم.
  • در کنار آن، استوری در اینستاگرام منتشر می‌کنم و با ارائه یک تخفیف از فالوورهایم می‌خواهم که از محصولات من در سایت بازدید کنند.
  • پیامکی به مشتریان قبلی خود ارسال می‌کنم و به آنها اطلاع می‌دهم که ازاین‌پس می‌توانند سفارش‌های خود را در سایت هم ثبت کنند (حتی با تخفیف)، ممکن است با آنها تماس هم بگیرم.
  • مخاطبین بعد از ورود به سایت یا پیج اینستاگرامی و بررسی قیمت‌ها، با من تماس می‌گیرند و از انتخاب محصول متناسب با نیازشان اطمینان خاطر پیدا می‌کنند.
  • در نهایت من در تماس تلفنی تلاش می‌کنم تا اطمینان آنها را جلب کنم و نهایتاً ترغیب به خرید کنم؛ آنها خرید خودشان را از طریق سایت انجام می‌دهند و من نیز محصول را از طریق پیک به همراه نصاب به محل آنها ارسال می‌کنم.

مرحله سوم بازارداری (حفظ مشتری):
حال نوبت جلب رضایت مشتری و فروش بیشتر به اوست.

  • من می‌دانم که ممکن است این مشتری در آینده از سایر محصولات و خدمات من استفاده کند و یا بتواند به دوستان خود محصولات و خدمات من را معرفی کند.
  • بروی سیستم اتوماسیون ایمیل و پیامک تنظیم می‌کنم تا بعد از بازه‌های زمانی مشخص یک ماه و سه ماه از طریق پیامک و یا ایمیل به من یادآوری شود تا با مشتری تماس گرفته و از کیفیت و کارکرد محصول اطمینان پیدا کنم.
  • بعد از تماس با مشتری، تلاش می‌کنم تا با ارائه یک تخفیف ویژه، او را ترغیب به خرید سایر محصولات (مثلاً چمن مصنوعی بالکن) کنم و یا از او بخواهم من را به سایرین معرفی کرده و در ازای معرفی، درصدی به‌حساب او واریز کنم.

تمامی این مراحل قبلاً هم در کسب‌وکار ما در جریان بوده، تنها بستر و ابزار آن تغییر کرده؛ در تمامی این مراحل من به‌عنوان یک دیجیتال مارکتر (بازاریاب دیجیتال) مشغول فعالیت بودم.

در مثالی که ابتدای مقاله مطرح کردم، مثال‌ها بیشتر سمت‌وسوی تبلیغات و فروش دیجیتال بود تا بازاریابی دیجیتال (یعنی صرفاً مرحله جذب مشتری)؛ اما در این مثال کمی پخته‌تر عمل کردیم و از مرحله بازارشناسی شروع کردیم، به مرحله بازارسازی یا جذب مشتری رسیدیم و در نهایت مرحله بازارداری یا حفظ مشتری را داشتیم.

ابزارهای بازاریابی دیجیتال

دنیای دیجیتال مارکتینگ واقعاً گسترده است و از سمتی مرزبندی مشخصی هم ندارد؛ بنابراین بر اساس تجربه و کارهای متداول می‌دانیم چه کارهایی زیر عنوان دیجیتال مارکتینگ قرار می‌گیرد؛ با شناخت این ابزارها بازهم بهتر می‌توانیم دیجیتال مارکتینگ را تعریف کنیم.

فقط یک نکته را در نظر داشته باشید، کارکرد هریک از این ابزارها در بخش خاصی از مراحل بازاریابی (بازارشناسی، بازارسازی و بازارداری) است؛ گاهی اوقات ممکن است در دو یا سه مرحله نیز کاربرد داشته باشد؛ اما برای نتیجه‌گیری از دیجیتال مارکتینگ، مهم است که بدانیم هر ابزار در چه بخشی می‌تواند به ما کمک کند؟!

به‌عنوان مثال: پیامک به‌عنوان یکی از ابزارهای بازاریابی دیجیتال، در مراحل جذب مشتری (مرحله دوم) کارکردی ندارد؛ ما نمی‌توانیم با ارسال یک پیامک به افرادی که هیچگاه ما را نمی‌شناختند، بخواهیم به سایت ما سر زده و یا از ما خرید کنند؛ اما در مرحله حفظ مشتری (مرحله سوم) قطعاً می‌تواند به ما کمک کند؛ می‌توانیم با ارسال یک پیامک از پروسه‌های تولید، بسته‌بندی و یا ارسال محصول، مشتری را مطلع کنیم.

  • خود شما چند بار از پیامی که در ازای تأیید ثبت سفارشتان در سایتی بوده ناراحت شدید؟
  • چند بار از پیامک‌های اطلاع‌رسانی ارسال مرسوله پستی آزرده‌خاطر شدید؟
  • چند بار از ارسال بلیت رزرو پروازتون روی ایمیل دلگیر شدید؟

بنابراین هر ابزار در مرحله‌ای کارکرد دارد و شناخت این ابزارها و مراحلی که می‌تواند به ما کمک کند تضمین می‌کند در دیجیتال مارکتینگ موفق‌تر عمل کنیم.

با این تفکر به سراغ شناخت ابزارهای دیجیتال مارکتینگ می‌رویم؛ در جدول زیر لیستی از ابزارها به همراه کارکرد آن‌ها در هر یک از مراحل بازاریابی را مشاهده می‌کنید!

ابزار معادل انگلیسی کاربرد در مرحله بازاریابی توضیحات
وب‌سایت Website Marketing 1,2,3  
شبکه‌های اجتماعی Social media Marketing 1,2,3 Instagram, Twitter
پلتفرم‌ها و مارکت‌پِلیس‌ها Platform & Marketplace 2 Digikala, Torob, eMalls
بازاریابی محتوایی Content Marketing 1,2,3  
بازاریابی در موتورهای جستجو SEM 1,2 SEO, Google Ads
تبلیغات دیجیتال Digital Advertising 1,2 Google ads, Advertorial
بازاریابی اشتراکی Affiliate Marketing 2,3  
بازاریابی مستقیم Direct Marketing 3 eMail, SMS, Push
ارتباط با مشتری آنلاین eCRM 3  
ابزارهای تحلیلی Web Analytics 1,2,3 Goolge Analytic, Hotjar
بهبود تجربه کاربری UX 2,3  
بهبود نرخ تبدیل CRO 3  
استراتژی و برنامه‌ریزی Strategy & Planning 1,2,3  

بازاریابی برون‌گرا (Outbound Marketing) و درون‌گرا (Inbound Marketing)

مقایسه بازاریابی درونگرا و برونگرا
برگرفته از وب سایت novin.com

اگر به مثال‌ها دقت کنید در تمامی روش‌ها ما به سراغ مشتری رفتیم، درست مانند همان فروشنده‌ای که ما را به مغازه بوتیک خود دعوت می‌کند، یا آگهی که مابین سریال‌های تلویزیون پخش می‌شود. در مباحث بازاریابی به این روش‌ها بازاریابی برون‌گرا گفته می‌شود.

به بیان ساده بازاریابی برون‌گرا یعنی «اول ما به سراغ مشتری برویم».

اما روش‌هایی وجود دارد که مشتری در زمان نیاز به ما رجوع کند؛ درست مانند همان زمانی که ما در مورد راه‌های پیشگیری از کرونا در گوگل جستجو می‌کنیم. به این روش‌ها بازاریابی درون‌گرا گفته می‌شود.

در این روش کسب‌وکار با یافتن نیازهای مخاطب و پاسخ به آنها کاری می‌کند که هر زمانی مخاطب به او نیاز دارد بتواند او را پیدا کرده و پس از آن در مسیر خرید هدایت شود.

به بیان ساده بازاریابی درون‌گرا یعنی: «مشتری در زمان نیاز، به کسب‌وکار مراجعه می‌کند».

در بازاریابی دیجیتال، ما از هر دوی این روش‌ها برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنیم.

حال که درک بهتری از دیجیتال مارکتینگ پیدا کردیم، بیایید تا با یک مثال به بلوغ رسیده؛ دیجیتال مارکتینگ را تعریف کرده و پرونده آن را برای همیشه ببندیم.


مثال شماره سه از فعالیت های دیجیتال مارکتینگ

فرض کنید من یک فروشنده گل‌وگیاه هستم و بنا دارم تا با استفاده از دیجیتال مارکتینگ، فروش بیشتری را برای کسب‌وکار خودم رقم بزنم.

طبیعتاً باز همان سه مرحله قبل را خواهم داشت.

  • بازارشناسی: به معنای شناخت مشتریان و نیازهای آنها
  • بازارسازی (جذب مشتری): به معنای خلق و به‌دست‌آوردن سهم بازار
  • بازارداری (حفظ مشتری): به معنای حفظ سهم بازار

اما قبل از هر چیز، طبق برنامه‌ریزی که داشتم پیش‌فرض‌هایی را در اجرای کار در نظر خواهم گرفت.

در آینده به‌صورت کامل به شما آموزش خواهم داد تا چگونه برنامه‌ریزی فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ خودتان را بدون هیچ دانش تخصصی انجام دهید؛ فعلاً با یک مثال موضوع را با هم کمی بررسی کنیم.


1. انتخاب بازار هدف

  • من توان تولید انواع گل‌وگیاه را دارم اما نتایج تحقیق کلمات کلیدی من نشان می‌دهد که فروش گیاهان آپارتمانی تعداد جستجوی خوبی دارد و از سمتی هم در بین رقبا توانا رقابتی خوبی دارم (مثلاً دانش مناسب آن را دارم یا توان تولید با هزینه کمتر را دارم، یا تغییراتی در محصولات من باعث افزایش کیفیت نسبت به محصولات رقباست و…)
  • با این تفاسیر از میان انواع گل و گیاهی که دارم، برای بازاریابی در فضای دیجیتال گیاهان آپارتمانی را انتخاب کرده‌ام.
  • مشتریان من مشخص است: افرادی که در آپارتمان زندگی می‌کنند (حتی می‌توانم آن را محدود به شهر شیراز کنم و فعلاً کوچک شروع کنم و در آینده آن را گسترش دهم)

2. پاسخ به بازار هدف

  • پاسخ من به ساکنین آپارتمان علاقمند به گل، فروش گیاهان آپارتمانی به همراه آموزش نگهداری از آنهاست.
  • اما به‌عنوان یک مزیت رقابتی، علاوه بر اینکه گیاهان من ظاهر شکیل‌تری نسبت به محصولات رقبا دارد، کودهای محرک رشد را به‌عنوان هدیه برای مشتریان ارسال می‌کنم.
  • علاوه‌برآن آموزش‌هایی در جهت نگهداری و رسیدگی به گیاهان در وبلاگ و اینستاگرام خودم درج می‌کنم و در قالب یک دفترچه راهنما نحوه استفاده از آموزش‌ها را به مشتریان اعلام می‌کنم.
  • ارسال کودها نوعی بازاریابی برای فروش آنها در آینده است.
  • آموزش‌ها نوعی بازاریابی جهت شناساندن کسب‌وکار خودم به دیگران است.
  • به‌طورکلی در عین حالی که اهداف تجاری دارم، به مشتریان خودم نیز کمک کرده‌ام. (این دقیقاً همان مفهوم بازاریابی درون‌گراست)

3. تعیین رسانه

  • احساس می‌کنم (یا بهتر از آن با تحقیق متوجه شده‌ام) که از میان ابزارهای موجود، برای دسترسی به مشتریانم ابزارهایی مانند وب‌سایت، اینستاگرام، اپلیکیشن دیوار، واتس‌اَپ و تلگرام گزینه‌های مناسبی هستند.
  • اما باتوجه‌به محدودیت بودجه و زمانی که دارم به اینستاگرام، اپلیکیشن دیوار و واتس‌اَپ اکتفا می‌کنم.
  • الزامی به استفاده از تمامی ابزارها به موازت یکدیگر نیست.

4. سیستم جذب مشتری:

به‌عنوان کانال‌های جذب مشتری:

  • در اینستاگرام: آموزش‌هایی در ارتباط با نگهداری گیاهان آپارتمانی منتشر می‌کنم. (روش بازاریابی درون‌گرا)
  • در اپلیکیشن دیوار: آگهی را به‌صورت رایگان ثبت می‌کنم. (روش بازاریابی برون‌گرا)
  • در واتس‌اَپ: با انتشار استوری و ارسال پیام تبلیغاتی در گروه‌ها، تبلیغات محصول خود را انجام می‌دهم. (روش بازاریابی برون‌گرا)
  • حتی می‌توانم با پرداخت هزینه به دیگران تبلیغات کنم. (روش بازاریابی برون‌گرا)

5. سیستم جذب مشتری احتمالی(Lead):

  • افرادی که در اینستاگرام «خرید کود» را جستجو کرده‌اند، به صفحه من رسیده و آن را فالوو می‌کنند.
  • افرادی که از طریق اپلیکیشن دیوار و گروه‌های واتس‌اَپ با من ارتباط برقرار می‌کنند، شماره تماس آنها را خواهم داشت.
  • حال تمامی این مشتریان احتمالی را تشویق می‌کنم تا برای دریافت کتابچه جامع نگهداری گیاهان آپارتمانی + پرورش آنها در یک گروه واتس‌اَپ عضو شوند (بسیار مهم است که این عضویت دلخواه صورت گیرد)؛ بنابراین من یک بانک اطلاعات تماس از افرادی که علاقه‌مند به موضوع کاری من بوده‌اند و احتمالاً می‌توانند مشتریان من در آینده باشند را خواهم داشت. (می‌توانم این کار را در وب‌سایت نیز انجام دهم اما فعلاً ترجیح من استفاده از واتس‌اَپ است -کاملا ترجیح شخصی -)

6. استراتژی تبدیل Lead به فروش

  • پس از چند روز ارسال آموزش‌های مختلف در گروه مدنظر و اینستاگرام، یک پیشنهاد تخفیف ۲۰ درصدی را برای خرید، مطرح می‌کنم (مثلاً به مناسبت شب یلدا و فقط ۲۴ ساعت)
  • اگر مراحل قبل را خوب اجرا کرده باشم در این مرحله، فروشی هرچند اندک رقم خواهد خورد.

7. ایجاد تجربه برتر

  • پس از گذشت مدت‌زمان مشخصی با مشتریان تماس گرفته و از وضعیت سلامتی گیاه‌شان مطلع خواهم شد، از آنها درخواست می‌کنم تا تصویر گیاه را در واتس‌اَپ برای من ارسال کرده و مشاوره رایگان دریافت کنند.
  • پس از بررسی، در قالب فایل‌های صوتی راهنمایی‌هایی را برای آنها ارسال می‌کنم.
  • همچنین برای آشنایی آنها با وب‌سایت من، لینک چندین مقاله که به آنها در این موضوع کمک خواهد کرد را ارسال می‌کنم. (استفاده از ابزار وب‌سایت در مرحله سوم (حفظ مشتری))

8. افزایش طول عمر مشتری:

  • پس از مدتی با ارسال پیامک‌های تبلیغاتی سایر محصولات مرتبط با همان محصول قبل را به آنها پیشنهاد می‌کنم مثلاً خرید کودهای محرک رشد گیاهان آپارتمانی، یا خرید گلدان‌های طرح‌دار زیبا.
  • با این کار مشتری را به چرخه خرید مجدد برمی‌گردانم و تلاش می‌کنم تا حجم بیشتری از محصولات من را خرید کند.

9. تبدیل به مشتری ارجاع دهنده:

  • از مشتری می‌خواهم در صورت رضایت یک ویدئو ضبط کرده و رضایت خود از خدمات را در آن اعلام نماید، سپس ویدئو را در اینستاگرام منتشر کرده و صفحه اینستاگرامی من را تگ کند.
  • به‌عنوان یک همکاری در فروش، یک کد تخفیف مخصوص مشتریانی که از سمت وی معرفی می‌شوند تعریف می‌کنم و به‌ازای هر خرید که با آن کد تخفیف صورت گیرد، مبلغی مشخص به‌حساب او واریز می‌کنم.

در این مثال ما به یک بلوغ بیشتر از دیجیتال مارکتینگ رسیدیم؛ اما دقت داشته باشید که این فقط یک مثال بود و شما می‌توانید بروی همین مثال سناریوهای مختلف دیگری نیز در نظر داشته باشید.

در واقع اگرچه درج یک آگهی از فروش گیاهان آپارتمانی می‌تواند دیجیتال مارکتیگ محسوب شود؛ اما در این روش که ما هر سه مرحله بازاریابی را (بازارشناسی، بازارسازی و بازارداری) در فضای دیجیتال انجام دادیم ، دیجیتال مارکتیگ به معنای واقعی و بلوغ یافته‌ای داشتیم.

یک دیجیتال مارکتر در سازمان شما چه می‌کند؟

به طور مشخص یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ (دیجیتال مارکتر) تلاش می‌کند تا:

  1. شناخت خوبی از مشتریان احتمالی و نیازها و مهم‌تر، رفتار آنها در فضای دیجیتال داشته باشد.
  2. آنها را به سمت کسب‌وکار شما جذب کند.
  3. مهم‌تر از هر چیز، مشتریان جذب شده را به مشتریان وفادار و دائمی تبدیل کند.

بنابراین ممکن است در شرکت‌ها این فعالیت‌ها را به‌عنوان وظایف یک دیجیتال مارکتر در نظر داشته باشیم. (این یک لیست مبتنی بر نظرات شخصی است)

  • تدوین استراتژی و برنامه‌ریزی فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال
  • مدیریت و اجرای بازاریابی در وب‌سایت شما (فروشگاه اینترنتی یا وبلاگ)
  • مدیریت و اجرای بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی (اینستاگرام و توییتر و …)
  • مدیریت و اجرای بازاریابی در پلتفرم ها و مارکت پِلیس‌ها (ترب، ایمالز و دیجی‌کالا)
  • مدیریت و اجرای بازاریابی محتوایی (تدوین استراتژی محتوایی، تولید و توزیع محتوا)
  • مدیریت و اجرای بازاریابی در موتورهای جستجو (SEO)
  • مدیریت و اجرای تبلیغات در موتورهای جستجو (SEM) (تبلیغات در کافه بازار، دیوار و یا Google Ads)
  • مدیریت و اجرای کمپین‌های بازاریابی مستقیم (ایمیل و پیامک و Push Notification)
  • آنالیز و بهینه‌سازی کانال‌های ارتباطی یا پایگاه‌ها (شامل وب‌سایت، اینستاگرام، تلگرام و …)
  • بهبود نرخ تبدیل فروش (CRO)
  • بهبود تجربه کاربری (UX)

تأکید می‌کنم این یک لیست مبتنی بر نظرات شخصی است بنابراین ممکن است در برخی از پروژه‌ها کارشناس دیجیتال مارکتینگ، خود به طراحی وب‌سایت نیز بپردازد و یا اینکه پروژه به حدی گسترده باشد که در هر یک از بخش‌ها نیاز به تیم تخصصی داشته باشید (مثلاً تیم محتوا، تیم سئو و …) که همه در توافقات شما با نیروی کارتون حاصل می‌گردد.

توصیه می‌کنم برای نتیجه گیری بهتر از فعالیت های دیجیتال مارکتینگ خود؛ کلیه مسئولیت پروژه را برعهده یک کارشناس قرار دهید، ایشان در بخش‌هایی که واقعاً نیاز به استخدام نیروست، شخصاً به گزینش و استخدام نیرو اقدام کند. این کار باعث می‌شود تیمی یکپارچه داشته باشید که از اصلی‌ترین اصول داشتن یک تیم چابک است.

در همین رابطه توصیه می‌کنم هایلایت زیر را مرور کنید:

چگونه مدل فکری دیجیتال مارکتینگ را در سازمان خود پیاده کنیم؟

آیا واقعاً به دیجیتال مارکتینگ نیاز دارید؟!

حتی اگر احساس می‌کنید نیاز به استفاده از دیجیتال مارکتینگ در کسب‌وکار خود ندارید، اجازه دهید با جستجوی نام شما، اثری از شما در فضای دیجیتال وجود داشته باشد. (از طراحی یک سایت بسیار معمولی که نمایش‌دهنده کاتالوگ محصولات شماست گرفته تا راه‌اندازی یک پیج اینستاگرامی و یا فعالیت‌های Local SEO)، مخاطبین ما امروز برای اعتماد به ما حداقل به دنبال نام و نشانه‌ای در فضای آنلاین از ما خواهند بود.

با تغییر سبکی که در زندگی‌ها در حال اتفاق است، مطمئن باشید عدم حضور شما در فضای دیجیتال به معنای عدم حضور شما بروی کره زمین و این دنیاست.

چگونه دیجیتال مارکتینگ را در سازمان خود اجرا کنیم؟

من در مقالات بعدی از صفر تا صد آنچه شما به‌عنوان یک مدیر کسب‌وکار نیاز دارید تا در مورد اجرای دیجیتال مارکتینگ در شرکت خود بدانید را تشریح می‌کنم.

اما فعلاً برای یک توضیح کلی:

  1. وضعیت خود، مخاطبین، صنعت و رقبایتان را مشخص کنید. (نقاط قوت و ضعف)
  2. هدف خود را از حضور فضای دیجیتال مشخص کنید. (افزایش آگاهی از برند، فروش، روابط‌عمومی، ترکیب محصول و خدمات و …)
  3. استراتژی کاری خود را مشخص کنید. (یک برنامه کلی و جامع از فعالیت‌هایی که قصد دارید انجام دهید)
  4. ابزارهایی که در این مسیر به شما کمک خواهند کرد را مشخص کنید. (سئو، تبلیغات، وب‌سایت، اینستاگرام و…)
  5. شروع به اجرای فعالیت خود کنید.
  6. فعالیت‌های خود را اندازه‌گیری کنید و تلاش کنید این فعالیت‌ها را بهبود دهید و به اهداف نزدیک‌تر شوید.

بهترین ابزار دیجیتال مارکتینگ کدام است؟

در هر کسب‌وکار و هر پروژه می‌تواند متغییر باشد، ازآنجاکه بازاریابی دیجیتال دارای استراتژی‌های متعددی است؛ می‌توانید با استفاده از خلاقیت خود و تیمتان پروژه‌های مختلف را تست و اندازه‌گیری کنید و در نهایت بهترین گزینه‌ها را برای کسب‌وکار خود پیدا کنید.

با توضیحاتی که داده شد می‌توان نتیجه گرفت که بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ) می‌تواند برای همه کسب‌وکارها اعم از B2B و B2C مفید باشد، مشروط بر اینکه در جای درست و با ابزار درست به کار گرفته شود؛ یعنی بدانیم در کدام‌یک از مراحل بازاریابی خود (بازارشناسی، بازارسازی یا جذب مشتری، بازارداری یا حفظ مشتری) قرار است به ما کمک کند.

مشاوره دیجیتال مارکتینگ

اگر در کسب‌و‌کار خود نیاز به مشاوره دیجیتال مارکتینگ دارید، با من تماس بگیرید!

درخواست جلسه مشاوره دیجیتال مارکتینگ
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.