در سمینار تخصصی دیجیتال مارکتینگ، مدیریت، کاربردها و ابزارها مصطفی لامعی (مشاور استراتژی دیجیتال) ارائهای داشت تحت عنوان “چگونه مدل فکری دیجیتال مارکتینگ را در سازمان خود پیاده کنیم” که در آن نکاتی از تجربیات خود در راهاندازی واحد دیجیتال مارکتینگ کاله بیان کرد؛ این سمینار به همت موسسه آموزشی کسب ناب برگزار گرد.
من نیز در کانال تلگرامی خودم (تجربیات لانچ (راهاندازی) واحد دیجیتال مارکتینگ) تجربیات شخصی خودم را در قالب چندین فایل صوتی منتشر کردهام؛ توصیه میکنم حتی اگر زمان کافی ندارید نگاهی به عناوین کلی آن داشته باشید.
در هرحال ویدئو ارائه جناب لامعی را میتوانید از لینک زیر مشاهده بفرمایید؛ اگر همزمان کافی برای دیدن این 40 دقیقه ویدئو ندارید در ادامه خلاصه نکات را آوردهام.
مقدمه
شنیدن تجربیات ایشان را ازاینجهت توصیه میکنم که ایشان این واحد را در یک شرکت کاملاً صنعتی راهاندازی کردهاند و تجربیات ایشان از جهات زیر بسیار ارزشمند است:
- یک شرکت که در فضای آفلاین قدرتمند عملکرده و نتایج خوبی به دست آورده در نتیجه در اوایل کار انتظار در بخش آنلاین بسیار زیاد و منابع بسیار محدود است. (حل چالشهای درونسازمانی خود مسئلهای مهم است)
- پرسنل مجموعه سولیکو نزدیک به 17 هزار نفر است که میدانیم در چنین مجموعهای چه فشارهایی بر تیم دیجیتال مارکتینگ میتواند وارد گردد. (سلایق و نفوذهای مختلف سازمانی)
- تجربیات ناموفق گذشته سازمان از همکاری بهصورت پروژهای با آژانسهای دیجیتال مارکتینگ (Out Source)
- سختی جذب نیرو در محیط صنعتی (به دلیل گرایش و تمایل نیروها به کار در محیط استارتاپی و آژانسهای دیجیتال مارکتینگ)
- چالشهای استخدام درونسازمانی (چالشهایی از جنس واحد منابع انسانی و مدیریتهای بالادستی)
تصمیمگیری صحیح شخص اول سازمان در ارتباط با فعالیت
راهاندازی واحد دیجیتال مارکتینگ یک تصمیم استراتژیک است؛ شخص اول سازمان قبل از هرکس، باید تکلیف را با خود روشن کرده باشد که چرا تمایل به راهاندازی چنین واحدی دارد یا چرا ابزارهای دیجیتال مارکتینگ را به کار میگیرد.
اگر دیدگاه صحیحی در این مورد ترسیم نشود منجر به نتایجی، غیر اثربخش خواهد شد؛ بهعنوان مثال:
- چون شرکت رقیب من در اینستاگرام 100K فالوور دارد، من نیز باید صفحهای با همین میزان (و گاهی بیشتر) داشته باشم.
- چون شرکت رقیب من سایت دارد من نیز باید سایت طراحی کنم.
چنین دیدگاهی به شما اجازه فعالیت اثربخش نخواهد داد و منجر به فعالیتهای اشتباهی، همانند خرید فالوور یا تولید محتوای غیر ارزشمند و اشتباه خواهد شد.
در واقع فشارهای بالادستی ناشی از تفکرات نادرست شما را به مسیری هدایت خواهد کرد که نهتنها کمکی به شما نخواهد کرد بلکه آسیبهایی را نیز در بلندمدت در برخواهد داشت.
عوامل عدم موفقیت در فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ
1. نبود اعتماد
افراد فعال در تیم دیجیتال مارکتینگ اصطلاحاً، در خط اول سازمان هستند و باید پاسخ مردم را در شبکههای اجتماعی بدهند.
در واقع اصلیترین فعالیت تیم دیجیتال مارکتینگ ایجاد چندین کانال ارتباطی بسیار سریع است که عمدتاً وظیفه دریافت انتقادات و پیشنهادها را برعهده دارد، است.
اگر نتوانید به سیستم خود اعتماد کنید با دریافت اولین انتقادات قافیه را خواهید باخت.
2. ترس از برخورد
در فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ سرعت تصمیمگیری بسیار بالاست، اگر قرار باشد هر چیزی را با مدیران بالادستی هماهنگ کنید، کار پیش نخواهد رفت و به شکست منجر خواهد شد.
در بسیاری از اوقات پرسودترین فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ، بر اساس خلاقیت، فردی است که مدیریت اکانت را برعهده دارد.
بنابراین افرادی را استخدام کنید که ترسی از پاسخدهی و پذیرش مسئولیت خود نداشته باشند.
3. نبود تعهد
در تیمهای دیجیتال مارکتینگ مسائل بسیاری است که هر روز باید حل کنید؛ این مسائل علاوه بر مسائل برونسازمانی، شامل مسائل درونسازمانی نیز خواهد بود.
تیم خسته، نمیتواند فعالیت دیجیتال مارکتینگ را پیش ببرد بخصوص در زمانی که فشار کار زیاد شود، فعالیتها به شکست منجر خواهد شد.
بنابراین افرادی را استخدام کنید که تعهد کافی به تیم و سازمان را داشته باشند.
4. پرهیز از مسئولیتپذیری
افراد فعال در تیم باید مسئولیت کارهای خود را برعهده بگیرند، اینکه سایر واحدهای سازمانی با شما درجهت رسیدن به اهداف همکاری نکنند، توجیه خوبی نخواهد بود شما بهعنوان عضوی از تیم دیجیتال مارکتینگ باید توانایی مذاکره با مهرههای مختلف سازمان و متقاعدسازی آنها را داشته باشید تا بتوانید به اهداف خود برسید.
5. بیتوجهی به نتیجه کار
اگر تیم دیجیتال مارکتینگ به نتایج خروجی کار فکر نکند و احساس مسئولیتی در قبال آن نداشته باشد، منجر به فعالیتهای غیر اثربخش خواهد شد، همانند تولید محتوای غیر ارزشمند و یا خرید فالوورهای فیک، و یا توجه به پارامترهای عددی غیر ارزشمند همانند رتبه الکسا و…
مطمئن شوید که افراد به نتیجه کار دقت کافی را دارند و به سمت اعداد و ارقام نهچندان ارزشمند پیش نرفتهاند.
فرهنگ سازمانی صحیح
نمیتوانید واحد دیجیتال مارکتینگی داشته باشید که شبیه بقیه واحدها است.
در گروه سولیکو برای راهاندازی تیم دیجیتال مارکتینگ، بسیاری از قوانین درونسازمانی برای این تیم تغییر کرده به جهت اینکه نیاز این تیم چیزهای دیگری است، همان چیزهایی که باعث میشود یک تیم خلاق داشته باشید:
ابزارهای خاص (تهیه خط اینترنتی اختصاصی)
زمانهای خاص کاری (در برخی از اوقات فعالیتها در ساعت اداری قابل انجام نیست)
باید در زمان راهاندازی واحد دیجیتال مارکتینگ این مسائل را برای خود و سازمان حل کرده باشید.
دیجیتال مارکتینگ ارزان نیست
بهکارگیری دیجیتال مارکتینگ ابداً ارزان نیست، امکان دارد در مقایسه با سایر بودجههای سازمانی رقمی پایینتر را در برگیرد اما تصور اشتباه از اینکه چون به سایر فعالیتها نمیرسیم به سراغ دیجیتال مارکتینگ برویم، منجر به فعالیتهای غیر اثربخش خواهد شد.
نقش کلیدی مدیر تیم
یکی از پیچیدهترین مسائلی که باید در راهاندازی واحد دیجیتال مارکتینگ حل کنید، پیداکردن فردی است که بتواند این تیم را مدیریت کند؛ این فرد باید دو ویژگی داشته باشد.
- باید توانایی برقراری ارتباط خوبی داشته باشد و بتواند با طیف مختلفی از انسانها از برنامهنویس، گرافیست، مدیران و پیمانکاران و … ارتباط خوبی برقرار کند؛ در واقع نقش مترجم و ارتباط دهنده را داشته باشد.
- برند شخصی خوبی داشته باشد تا بتواند با دوستان خود در فضای دیجیتال ارتباط داشته باشد مثلاً بتواند با یک تماس با مدیران اسنپ یا تخفیفان و… هماهنگی ایجاد یک کمپین را داشته باشد و یا مشورتی دوستانه بگیرد.
راحتی ارتباط با اصلیترین بازیکنهای اکوسیستم است که برگ برنده تیم دیجیتال مارکتینگ خواهد بود.
نقش کلیدی تیم قوی
برای داشتن تیمی چابک و اثربخش در دیجیتال مارکتینگ نیاز به استخدام افراد قوی است، این افراد معمولاً انسانهای چندوجهی خواهند بود که معمولاً منطبق با شرح شغلی که منابع انسانی برای آنها تعریف میکند فعالیت نخواهند کرد.
بهعنوانمثال ممکن است فرد، عکاس خوبی باشد اما در زمانی که همکارش تحتفشار است کار طراحی را نیز انجام دهد.
چالشی که در اینجا مطرح است این است که در این بخش میتواند انسانهایی با سطوح مختلف توانمندی و دستمزد مختلف استخدام کرد (برنامهنویس ماهانه 3 میلیون حقوق یا 10 میلیون حقوق)
تنها معیار انتخابتان را بحث مالی در نظر نگیرید، حضور افراد ضعیف باعث خواهد شد پروژهها و کمپینهای شما همیشه در 99 درصد باقی بماند و هیچگاه به لانچ نرسد.
این افراد معمولاً از طریق ارسال رزومه و آگهی استخدام جذب نخواهند شد بلکه ارتباطات مدیر دیجیتال مارکتینگ آنها را مشغول فعالیت میکند.
وظیفه مدیر دیجیتال مارکتینگ پیداکردن راهحل جدید برای رشد در صنعت هست، بنابراین باید کسی را استخدام کند که از خود او با مهارتتراست و اصطلاحاً باید مدیر را بیکار کند.
کارمند کارآفرین
افرادی را به کار بگیرید که توانایی حل مسئله داشته باشند نه افرادی که رأس ساعت بیایند و بروند و تمام فکر و ذکرشان حقوق ماهیانه باشد.
تصمیمگیری سریع و ریسک
در قبل اشاره شد چون افراد فعال در تیم دیجیتال مارکتینگ در خط اول سازمان هستند و باید پاسخ مردم را بدهند؛ باید توانایی تصمیمگیری سریع همانند یک خلبان را داشته باشند و مهمتر که مسئولیت تصمیم خود را بپذیرند و از ریسککردن ترسی نداشته باشند.
صحبت پایانی با مدیران
60 انجام شده بهتر از 100 انجام نشده است.
شما انسانهایی استخدام کردید که فعالیت دیجیتال مارکتینگ را انجام دهند و در زمان استخدام به نکاتی که بیان شد دقت کردهاید، لازم نیست در هر چیزی نظر بدهید.
ممکن است شما تولیدکننده محتوا یا کپی رایتر بودهاید، لازم نیست در هر نقطه از کار نظر بدهید.
بر اساس KPI و Performance با نیروهای خود فعالیت کنید و انتظار نداشته باشید همه چیز طبق سلیقه و میل شما انجام شود.
تیم دیجیتال مارکتینگ شما باید بزرگ شود و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر با سپردن کار به دیگران و اعتماد به آنها؛ زمانی که تمایل دارید کار را خودتان انجام دهید توان عملیاتی شما کاهش پیدا خواهد کرد. ممکن است با سپردن کار به دیگران 60 درصد کیفیتی که مدنظر دارید حاصل شود اما توان عملیاتی تیم بالا خواهد رفت و باعث توسعه تیم خواهد شد.
مجدداً عرض میکنم، اگر علاقهمند به موضوعات بیان شده در این هایلایت بودید من نیز در کانال تلگرامی خودم تجربیات شخصیام را در قالب چندین فایل صوتی منتشر کردهام؛ از شما دعوت میکنم تجربیات من را نیز بشنوید و بسیار ممنون خواهم شد اگر تجربیات خود را از طریق کامنت در همین صفحه با من و سایر دوستان مطرح کنید!
سلام جناب جعفری
مقاله بسیار جالبی بود هم برای کارفرماها و هم برای دیجیتال مارکترها. امیدوارم به کارتان ادامه دهید و با انتشار مقالات بیشتر بتوانید علاقمندان را با بازاریابی دیجیتال آشنا کنید.
موفق باشید
سلام جناب شهباز عزیز
بسیار ممنونم از لطف و محبت شما
علیرضا جان همین که نوشتی کار بزرگی کردی. در ادامه هر چی بیشتر بنویسی و بخونی قطعا بهتر خواهی شد.
– استفاده از عنوان تو عکس اصلی به نظرم حشوه و نیازی نیست.
– نیمفاصله و اصول نگارشی خیلی رعایت نشده. کلا یه نگاهی به مطلب فهرست اصول نگارشی بکنی بلاگپستهای خواناتری خواهی نوشت؛ بیشک!
https://vrgl.ir/szCuj
– خیلی هم از اینتر استفاده کردی. یعنی یه نیم جملۀ کوتاه خودش شده یه پاراگراف. این باعث میشه نوشته الکی اسکرول بخوره.
– اونجاهایی که کلمات انگلیسی استفاده کردی بهتر بود جلوش انگلیسیش رو هم بذاری تا مخاطب متوجه اعرابگذاریش بشه. مثلا چابک (Agile)
همین چندتا موقع خوندن به چشم اومد گفتم بگم، شاد باشی 🙂
نیمای عزیز بسیار ممنون و خوشحالم که به بلاگ من سر زدی
من از شما و بلاگ نویسی ها بسیار آموختم و در ادامه هم حتما نکاتی که فرمودی رو مد نظر قرار میدم.
– کاملا درسته در سایر مقالات این روش رو تغییر خواهم داد.
– تلاش کرده ام تا جایی که ممکن هست این رو رعایت کنم ولی خب واقعا جاهایی از دست در میره و با توجه به مخاطبینی که من دارم چندان این موضوع اهمیتی حداقل برای اون عزیزان نداره؛ اگرچه رعایت اونها میتونه سطح کار رو بهبود و افزایش بده
– این سبک نوشتاری و خلاصه نویسی من هست؛ حقیقت خیلی تمایل به تغییرش ندارم تا بتونم راحت تر و بهتر بنویسم
– بسیار مورد مهمی رو اشاره فرمودید حتما حتما تلاش میکنم روی تمامی مقالات این رو اصلاح کنم ان شااله
بسیار ممنونم از لطف و محبتی که داشتی، به امید موفقیت روز افزون شما