جملات انگیزشی یا مشتی مزخرفات؟مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
یکی دوسال پیش از شنیدن و مطالعه جملات انگیزشی واقعاً لذت میبردم …
بارها پولهای بی زبون رو صرف خرید کتاب و فایلهای صوتی و تصویری انگیزشی کرده بودم …
اما امروز …
نمی دونم افزایش تجربه یا افزایش سن باعث شده، نهتنها علاقهای به اینها نداشته باشم …
بلکه نوعی احساس تنفر نسبت بهشون دارم.
نمی دونم …
شاید مسیر پختگی از همین اشتباهات گذر کنه …
شاید اقتضای سن و اون شرایط باشه …
شاید کاملا طبیعی، یا برخاسته از شرایط روحی و روانی باشه …
اما هرچه که هست، امروز دیگه جذابیت قبل رو نداره …
ظاهر بسیاری از اونها جذابه …
اما وقتی در اونها عمیق میشی، یا گذر روزگار و تجربیات درسهایی رو بهت میدن …
میبینی شرایط بهگونهای دیگه است …
مثلا …
بارها شنیدیم که طولانیترین راهها هم با اولین گام شروع میشود.
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس …
کاملاً درسته …
اما کسی به ما نگفت؛ تا آخرین گام را برنداری، گامی برنداشتهای.
راههای ناتمام، طرحهای نیمهکاره، کارهای ناقص، همه یعنی اتلاف عمر و انرژی و پول …
بدتر از همه آسیبهایی است که در ذهن ما برجای میگذاره …
امروز در 28 سالگی یاد گرفتهام؛ کاری را شروع کنم که آدم تمام کردنش هستم …